فهم در تاریخ
author
Abstract:
This article doesn't have abstract
similar resources
تاریخ مندی فهم و چالش نسبیت گرایی
گادامر به پیروی از هیدگر نگاهی هستی شناختی به تاریخ و فهم دارد، زیرا هستی انسان را یک هستی افکنده شده در جهان می داند که به تاریخ تعلق دارد و پیشاپیش متأثر از تاریخ است. در نتیجه، فهم نیز به عنوان یکی از حالت های هستی انسان، متأثر از تاریخ است. اما این نگاه او به تاریخ زمینه ساز این نقد اساسی می شود که وی نمی تواند از توصیف هستی شناختی فهم، یک قاعدۀ معرفت شناختی بیرون بکشد و معیاری فراتاریخی بر...
full textبررسی تطبیقی خوانش ویتگنشتاین و گادامر از تاریخ مندی فهم
سیطرۀ منطق گزاره ای بر مشی فلسفیِ ویتگنشتاین اول که در تعابیری چون تصویر، بازنمایی، تطابق و تناظر رخ می نمایانند از یک سو، و روح حاکم بر جریان تحلیلی با درون مایه های علم گرا، متافیزیک ستیز و منطق محورش از دیگر سو، دعویِ تاریخ گراییِ ویتگنشتاین و التفات وی به تلقی مرسوم هرمنوتیکی را به چالش می کشند. این در حالی است که دلالت های تاریخی نهفته در رویۀ زمینه گرایانۀ ویتگنشتاین دوم در سایه تعابیری چون ...
full textرابطه فهم با دیالکتیک، تاریخ و زبان در هرمنوتیک فلسفی گادامر
گادامر فهم را اساسیترین فعل انسان دانسته و هدف خود را پدیدارشناسی و هستیشناسی فهم و توصیف آنچه که در هر فهمی روی میدهد، اعلام میکند. او فهم را واقعهای میداند که ورای خواست و اراده ما برای ما رخ میدهد. از نظر او فهم, واقعهای دیالکتیکی، تاریخی و زبانی است که حاصل تعامل، گفتوگو و در نهایت امتزاج افق گذشته با حال است. فهم با عواملی همچون سنت، افق، زبان، زمان، تاریخ، پیشداوری، دور هرمنوتی...
full textافق فهم در آینه فهم افق
گادامر فهم را واقعهای میداند که در اثر امتزاج افق مفسر و افق متن پدید میآید. در نگاه گادامر، فهم پیوندی بنیادین با مفهوم افق دارد ودر واقع افق در فراشد فهم نقطه کانونی است. افق در نظر نیچه مفهومی محدودکننده است که فراروی از آن ممکن نیست. هوسرل اما توجه خود را بیشتر بر جنبه بسطدهی و گشودگی افق معطوف داشته است؛ افق همة دادههای همراهی است که به طور بیواسطه در شهود داده نشده است ولی در ادراک...
full text«بازی تمایز و تضاد»؛ رهیافتی نو برای فهم تاریخ ذهنیّت توسعه
نویسنده تاریخ ذهنیّت توسعه را «تاریخ جستجوی یک وضعیّت زیستی ممکنِ بهتر برای انسان در جهان» تعریف نموده و برای آن سه خصلت «ازلیّت، نسبیّت و ناتمامیّت تاریخی» قائل است چراکه به زعم وی، جستجوی این وضعیّت نه آغازی صرفاً مدرن داشته، نه خاصّ انسان اروپایی بوده و نه اساساً پایان پذیر است. نویسنده در ادامه، تمثیل «بازی» را از کاربردهای مرسوم آن نظیر کاربست ویتگنشتاینی، گادامری و دریدایی جدا نموده و رهیافت «بازی ...
full textMy Resources
Journal title
volume 3 issue None
pages 115- 128
publication date 2016-05
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
No Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023